پنج مرحله برای تبدیل شدن به دامپزشک بهتر!

۱. یاد بگیرید بگویید نه!

نه گفتن ساده نیست ، آن هم وقتی خود ما و دیگران ، تمام زندگیمان را صرف بهبود مهارت بله گرفتن کرده ایم و میکنیم. این دسته از مکالمات برای همه‌ی ما آشناست:

• یک شیفت اضافه جای من وایسی؟ آره
• میتونی این مقاله را ویرایش کنی؟ حتما
• میشه این فصل کتاب را بنویسی؟ باشه

تا به حال چندبار به خاطر نه نگفتن به دردسر افتاده‌اید؟ تصور کنید اگر میتوانستید به  همه این موارد یک نه ساده بگویید ، حتما اتفاقات بهتری برای خودتان رقم میزدید. اما چرا نتوانستید؟ نداشتن اعتماد به نفس؟ نداشتن فن بیان خوب؟ خیلی اوقات ما میترسیم که با جواب منفی دادن ، خودخواه جلوه کنیم و یا دوست و همکارمان را ناامید کنیم. اما حقیقت این است که ما باید سلامت عاطفی و روانی خود و خانواده مان را در اولویت قرار دهیم و از زمانمان مراقبت کنیم. با پذیرفتن هر نوع خواسته ای ، به عزت نفس خودمان لطمه میزنیم و فرصت‌های ارزشمند بسیاری را از دست میدهیم. پس به این فکر کنید که شما آچار فرانسه دیگران نیستید و نمیتوانید همه را راضی نگه دارید و خیلی مودبانه درخواست‌های نامعقول را رد کنید.

۲. پریز کمال ‌گرایی را بیرون بکشید

احتمالا پیش خودتان فکر میکنید که مگر نه اینکه کمال گرایی یعنی تلاش برای رسیدن به بهترین ها؟ اگر آرمان‌های کمال گرابانه خود را کنار بگذاریم ، چطور موفق میشویم؟

من به هیچ وجه توصیه نمیکنم که از آرزوها و خواسته هایتان دست بکشید اما در این مسیر سعی کنید از محدوده عقلانیت و واقعیت خارج نشوید. وقتی چشم تان را روی اشتباهات و نواقص احتمالی نبندید ، میتوانید با آگاهی و اطلاعات بیشتری جلو بروید تا اگر زمین خوردید ، بتوانید مسیرتان را از نو با قدم های مؤثرتری شروع کنید. به این ترتیب است که مسیر موفقیت تان را هموارتر خواهید کرد. شاید گاهی حین انجام کار احساس کنید که ندایی از درون تان ، شما را به کمال گرایی تشویق می‌کند ، اما مشکل از آنجایی آغاز می‌شود که این ندای درونی فریاد بزند که «این کار درست نیست! این کار به اندازه‌ی کافی خوب از آب درنیومده! خودت واقعا در مورد این نتیجه ی مزخرف چی فکر میکنی؟!» و دقیقا همین جاست که باید پریز کمال گرایی را بکشید.

به‌جای اینکه بگویید: «این کار اصلا نتیجه نداد!» ، میتوانید طور دیگری فکر کنید: «این کار هنوز نتیجه نداده!» یا «این کار تا یه جاهایی نتیجه داده، اما بعضی‌ جاهاش خوب از آب درنیومده! حالا قدم بعدی چی میتونه باشه؟»

از تفکر «همه یا هیچ» دست بکشید و در عوض به مفهوم «بعضی» روی بیاورید. اگر یک درخت آسیب ببیند ، عقلانی است که آن درخت را از ریشه قطع کنیم؟ بنابراین بهتر است که در نتیجه‌گیری هایتان از کلمه‌ی «بعضی» استفاده کنید و مثلا بگویید: «بعضی قسمت‌های کار داره خوب جواب می‌ده، اما یه قسمت‌هایی نه.» و سپس هر دو قسمت را مدنظر قرار بدهید.

بدانید که اهمیت کارِ درحال انجام فقط به زمان حال محدود میشود و برای همیشه ادامه نخواهد داشت. افراد کمال گرا از این جهت تحت فشار قرار دارند که در هر کاری ، چه پیش پا‌ افتاده و چه مهم ، از انتخاب کلمات متن سرمقاله گرفته تا انتخاب رنگ جوراب ، کارِ درحال انجام را داری تأثیر و اهمیتی دائمی و پایدار میبینند. در صورتیکه خیلی از چیزها در زندگی اهمیتی دائمی ندارند و بهترست بیخیالشان شوید.

وقت و انرژی خود را بیشتر به کاری اختصاص بدهید که روی نتیجه ی نهایی تأثیرگذارتر باشد. به جای اینکه همه ی توان خود را روی رسیدن به کمال و تمامیت در تک تک جزئیات بگذارید ، ببینید که باید وقت و انرژی خود را کجاها صرف کنید تا به هدف اصلی پروژه نزدیک تر شوید.

۳. مولتی تسک بودن همیشه هم خوب نیست

بسیاری از دامپزشک ها بابت اینکه میتوانند همزمان کارهای مختلفی انجام دهند به خودشان میبالند و با افتخار برای هم تعریف میکنند که: دیروز درحالیکه داشتم به یک گربه واکسن میزدم ، همزمان با صاحبش در مورد اهمیت چکاپ سالیانه صحبت کردم و داشتم فکر میکردم شام با خانواده به کجا برویم! هرچند انجام دادن همزمان کارها با هم روش موثری برای مدیریت زمان  به نظر میرسد اما واقعیت اینست که وقتی روی یک کار تمرکز کنیم ، عملکرد بهتری خواهیم داشت و مولتی تسک بودن خیلی وقتها باعث میشود کارهای زیادی را ناقص و اشتباه و با استرس انجام دهیم. پایبند به لیست کارهایتان بمانید و تمرکز خود را حفظ کنید تا کارآمدتر ، سازنده تر و شادتر باشید.

۴. قدرت کلمات را جدی بگیرید

توانایی سخن گفتن با مخاطب عامل مهمی در موفقیت شما محسوب میشود. توانایی خوب سخن گفتن ، مردم را متقاعد میسازد که شما روی‌ هم‌ رفته از سایر افرادی که قادر نیستند به اندازه شما خوب سخن بگویند ، با استعدادتر و باهوش تر هستید. کلمات تنها ۷‌ درصد پیامی را که منتقل میشود را تشکیل میدهند. البته ، کلماتی که انتخاب میکنید از اهمیت بسیار زیادی برخوردارند و باید آن ها را با دقت برگزینید. شگفت انگیزست که بدانید بخش عمده تاثیرگذاری پیامتان توسط حرکات بدنتان و نحوه تاکیدتان روی کلمات مشخص میشود. صاحبین حیوانات آنچه را که گفته اید ، فراموش می‌کنند؛ اما به یاد می آورند که چگونه آن ها را بیان کرده اید. هنگامی‌ که تن صدایتان را از کلمه ای به کلمه دیگر و از جمله ای به جمله دیگر تغییر میدهید ، نوعی توانایی موسیقیایی در کلامتان ایجاد میکنید ، به نحوی که مخاطبان پیام شما را به سهولت دریافت میکنند و به شما اعتماد میکنند. وظیفه شما این است که دانش خود را بالا ببرید و برای ارایه مطالب کاملا آماده باشید ، آنچنان که از همان لحظه نخست که شروع به صحبت میکنید همانند فردی باتجربه و ماهر جلوه کنید.

۵. غرور را کنار بگذارید

به طور میانگین شما به عنوان دانشجوی دامپزشکی ۷ سال را در دانشگاه میگذرانید و در این مدت مطالب زیادی را میاموزید. اما هیچ وقت اجازه ندهید عطش آموختن در شما فروکش کند. همه ما میتوانیم از یکدیگر مطالب جدیدی بیاموزیم. مهم نیست درجه علمی تان چقدر بالا باشد. گاهی یک کارگر ساده میتواند به شما نکته ای را بیاموزد که در هیچ کتاب رفرنسی پیدا نمیکنید